پارمیس و فائزه هفتهی گذشته سوال خیلی جالبی رو از بچهها پرسیدند: اگر یک چوب جادویی داشتی اولین کاری که میکردی چه بود؟».
پاسخ بچهها رو در ادامه میتوانید بخوانید. بعضی از جوابها البته شوخی هستند اما جدا از شوخی واقعاً باید مراقب باشیم چی آرزو میکنیم. باید فکر کنیم اگر آرزوی ما برآورده بشود چه چیزهایی را ممکن است برای همیشه تغییر بدهد.
البته شاید آرزوهای ما تا حدودی هم کمکمان کند که خودمان را بهتر بشناسیم.
من به زودی یک نمایشنامه طنز در همین مورد مینویسم و آن را با هم اجرا خواهیم کرد.
+ کسانی که از آنها بدم میآمد را تبدیل به سوسک میکردم تا آنها را بکشند.
+ انسانهای فقیر را ثروتمند میکردم.
+ خودم را به یک خواننده یا بازیگر تبدیل میکردم.
+ خودم را به یک بازیگر تبدیل میکردم.
+ کاری میکردم که تمام دنیا در صلح و دوستی باشد.
+ هرکسی که به من بدی میکرد را به قورباغه تبدیل میکردم.
+ برادرهایم را تبدیل به سوسک میکردم.
+ یک خانهی بسیار بزرگ داشتم.
+ تمام جهان را در صلح غرق میکردم.
+ میرفتم پیش داداشم.
+ خودمو اندازهی مورچه میکردم که بتوانم بروم به خانهی مردم.
+ زیبایی السا را به خودم میدادم.
+ مادرجونم که مریض است را سلامت میکردم.
+ یک اسب تک شاخ داشتم.
+ به تمام مردم کمک میکردم و کاری میکردم تا خانواده و دوستانم همیشه شاد باشند.
+ کاری میکردم عمر خودم و خانوادهام جاودان باشد.
+ کاری میکردم که تمام مریضها شفا پیدا کنند.
میکردم ,یک ,کاری ,تمام ,باشیم ,مراقب ,کاری میکردم ,را به ,تبدیل میکردم ,میکردم که ,بازیگر تبدیل ,بازیگر تبدیل میکردم
درباره این سایت